Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-04@19:10:51 GMT

«میدان گازی آرش» متعلق به کیست؟!

تاریخ انتشار: ۱۴ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۴۳۶۸۲

«میدان گازی آرش» متعلق به کیست؟!

 فرارو- الجزیره گزارش داده است که علی‌رغم اینکه ایران اعلام کرده بین ایران و عربستان میدان گازی تعین تکلیف نشده‌ای وجود ندارد و کار‌های مقدماتی برای انجام همکاری دوجانبه آغاز شده است؛ سعد البراک، معاون نخست وزیر و وزیر نفت کویت مدعی شده است که کشورش به هیچ روی مواضع و اقدامات ایران در این خصوص را نمی‌پذیرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

البراک گفته است که میدان گازی آرش یک منبع و ثروت طبیعی برای عربستان و کویت است و تا زمان ترسیم مرز‌های دریایی هیچ طرف دیگری در آن حق ندارد.

به گزارش فرارو، میدان گازی آرش از میدان‌های گازی ایران است که در شمال خلیج فارس و در استان بوشهر قرار دارد. این میدان گازی از میادین مشترک ایران با کشور‌های کویت و عربستان سعودی است. میدان گازی آرش از سوی دو کشور عربی میدان الدوره نامیده می‌شود.

هدایت الله خادمی، رییس هیأت مدیره انجمن شرکت‌های حفاری نفت و گاز ایران اخیرا گفته است: «عربستان به میدان آرش ورود کرده، ما هم ساکت نشسته‌ایم، به طوری که به نظر می‌رسد میادین مشترک را به همسایگان واگذار کرده‌ایم.»

بعید است ایران کوتاه بیاید

محمدعلی خطیبی، نماینده پیشین ایران در اوپک و کارشناس نفت در گفتگو با فرارو گفت: «با توجه به این که میدان گازی آرش، یک میدان گازی بین الدول یا یک «میدان گازی اختلافی» بین چند کشور مختلف محسوب می‌شود، می‌توان حدس زد، تا زمانی که اختلاف مذکور حل نشود، عملیات توسعه در این میدان گازی انجام نمی‌شود؛ بنابراین باید اختلافات حل، و توافق شود که میدان گازی توسعه پیدا کند.»

وی ادامه داد: «به طور معمول در چنین شرایطی پیشنهاد می‌شود که یک عملیات مشترک بین کشور‌ها انجام شود و شرکت بی طرفی شروع به توسعه میدان گازی کند و سپس منافع این توسعه را بین کشور‌ها توزیع کند. به هر حال حقیقت این است که معمولا حل چنین اختلافی به مدت زمانی طولانی نیاز دارد و ممکن است زمان انتظار برای حل اختلاف بیش از حدِ پیش‌بینی شده، باشد. باید مشخص شود که کدام کشور منفعت بیشتری از این میدان گازی می‌برد، به بیانی دقیق‌تر باید مرز‌های آبی کشور‌های ذینفع تعیین و سپس میزان سود کشور‌ها از این میدان گازی مورد بحث قرار گیرد.»

نماینده اسبق ایران در اوپک گفت: «مرز‌های آبی مثل مرز‌های خاکی، قابلیت تفکیک روشنی ندارند و تعیین مرز‌های آبی بسیار پیچیده است. در نتیجه، تعیین مرزها، زمان بر و اختلاف برانگیز است. در مورد میدان گازی آرش، کشورها، چاره‌ای به جز توافق ندارند، چون اگر مشکل بر سر جای خود بدون حل، باقی بماند، روند توسعه میدان گازی نیز متوقف خواهد ماند و این در واقع به ضرر کشور‌های ذینفع است

خطیبی گفت: «تقریبا بعید است که ایران از مواضع خود در قبال میدان گازی آرش کوتاه بیاید، اگر قرار بود ایران امتیاز بیش از حد یا باج خاصی بدهد، شاهد اظهارات طرف کویتی نبودیم؛ بنابراین حدس من این است که ایران حق خود را به شکل تمام و کمال از این مناقشه خواهد گرفت. از این جا به بعد نیز مسیر حل مسئله را می‌توان نوعی توافق چندجانبه بر اساس فرمولی دانست که همگی راضی باشند. شرایط برای توافق نیز مساعد به نظر می‌رسد. باید دید مذاکرات بین کشور‌ها چگونه پیش خواهد رفت.»

این کارشناس نفت گفت: «قوانین بین المللی در حوزه چنین اختلافاتی روشن و گویا نیست. شاید بتوان علت ابهام قوانین این حوزه را مشخص نبودن مرز‌های آبی دانست. به همین دلیل نیز مشخص شدن مرز‌های آبی گام نخست و سپس تعیین این که چه میزان از این میدان در کدام کشور‌ها واقع شده، گام دوم خواهد بود. این دو گام که نسبتا دشوار هم خواهند بود به مذاکره اولیه نیاز دارد. چنین مسائلی بی سابقه نبوده و ایران با همسایگان خود منابع مشترک گازی و نفتی داشته و معمولا اختلافات بدون چالش خاصی حل می‌شود. کلید آغاز این مذاکرات و حل اختلاف در دستان سران وزارت امور خارجه ایران است که باید هرچه زودتر وارد عمل شوند.»

ایران نباید وارد حاشیه و مناقشه شود

فرزین سوادکوهی، کارشناس انرژی در گفتگو با فرارو گفت: «این میدان گازی بین ایران، عربستان و کویت مشترک است. اما طی سال‌های اخیر گفته می‌شد در شرایطی که ایران از توسعه این میدان گازی مشترک جا مانده است، کویت و عربستان در حوزه توسعه این میدان وارد عمل شده اند. درواقع این مورد هم درست مثل برخی دیگر از بخش‌های کشور، در حوزه توسعه و برنامه ریزی مغفول ماند و به حال خود رها شد. اگر ما سهمی در این میدان گازی داریم، باید در سال‌های گذشته نشست‌های مشترک بزرگ و اثرمندی با طرفین مناقشه برگزار و حد و حدود سهم هر یک در میدان گازی آرش مشخص می‌شد. متاسفانه این اتفاق رقم نخورده است. البته بخشی از این نادیده انگاری منتج از مشکلاتی بوده که ما با کشور‌های اطراف داشتیم. به خصوص مناقشه ما با کشور عربستان، در به تاخیر افتادن حل اختلافات میدان گازی آرش موثر بود. بر همین اساس معتقدم این نکته‌ای امیدوار کننده است که هم اکنون روابطمان را با عربستان سعودی بهبود بخشیده ایم و در سایه این روابط جدید می‌توانیم با شیوه‌ای دیپلماتیک و با ترفند‌های مبتنی بر سیاست خارجی در حل این اختلاف گام برداریم.»

وی افزود: «اگر جوسازی یا حاشیه سازی‌هایی در جریان است، ایران باید حتی المقدور از این حواشی دوری کرده و وارد مناقشه یا دعوی مسئله سازی نشود که قضیه را حساس‌تر می‌کند. برخی جریانات و اندیشه‌های خاص سیاسی وجود دارند که مایلند از اختلافات سود ببرند. به همین دلیل معتقدم بهترین روش تکیه بر دیپلماسی است

سوادکوهی گفت: «به طور معمول کشور‌های درگیر مناقشه، خود، وارد عمل می‌شوند و براساس قواعد موجود جهانی، با ابزار‌های دیپلماتیک مذاکره می‌کنند. اما اگر مشکل حل نشود، راه حل بعدی مراجعه به نهاد‌های بین المللی و درخواست برای دخالت آنان است. ما طی سال‌های گذشته نیز اختلافاتی با ترکمنستان داشتیم و گاهی نیز با عراق در حوزه‌های مختلف درگیر مشکلاتی شده ایم، اما در هر شرایطی با دیپلماسی کار را حل کرده ایم و به ندرت مشکلات ادامه دار شده اند یا به مراجع قضایی جهانی کشیده شده است. در این حوزه نیز معتقدم حتی المقدور باید از ایجاد ارتباط مجدد با عربستان نهایت استفاده را برده و این موضوع را با آرامش حل کنیم. ارتباط ما با عربستان می‌تواند به حل اختلاف با کویت نیز کمک کند.»

وی افزود: «بازگشایی سفارت ایران در عربستان به وزارت امور خارجه، این دسترسی را می‌دهد که روند «مداخله موثر» با حضور مدیران ارشد حوزه نفت و گاز، آغاز کند. برقراری دیالوگ بین طرفین را می‌توان بهترین شیوه برای حل اختلافات به شیوه «برد-برد» دانست. سناریوی پیش رو از دید من منفی نیست. این ماجرا نباید درگیر شانتاژ‌های سیاسی و حزبی شود.»

منبع: فرارو

کلیدواژه: میدان گازی آرش نفت انرژی قیمت طلا و ارز قیمت موبایل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۴۳۶۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اعراب می‌توانند از جنگ تهران و تل آویو جلوگیری کنند؟

کریستین کواتس اولریشن محقق انستیتوی بیکر در دانشگاه رایس در مطلبی در پایگاه اینترنتی مرکزی عربی واشنگتن دی سی نوشت: سال‌ها جنگ در سایه بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل منجر به رویارویی مستقیم بین دو کشور شد و خاورمیانه را در آستانه ورود به یک جنگ منطقه‌ای گسترده قرار داد. این چرخه خشونت که با حمله اسرائیل به ساختمان سفارت ایران در دمشق در اول آوریل آغاز شد و با حمله موشکی و پهپادی بی سابقه ایران در روز ۱۳ آوریل به اسرائیل تداوم یافت، حداقل فعلا تمام شده به نظر می‌رسد. هرچند حملات تلافی جویانه طرفین ظاهرا فروکش کرده، اما این اقدامات نشان دهنده افزایش قابل توجه تنش بود و حکایت از آن دارد که آتش اختلافات در منطقه با گذشت بیش از شش ماه از جنگ بین اسرائیل و حماس همچنان شعله ور است.

به گزارش انتخاب، برای دولت‌های عربی منطقه که خواستار گفتگو و دیپلماسی جهت خودداری از گسترش جنگ غزه به کل منطقه هستند، یک جنگ تمام عیار بین ایران و اسرائیل آن‌ها را در معرض آتش متقابل طرفین قرار خواهد داد. چنین نتیجه‌ای بدترین سناریوی ممکن خواهد بود که رهبران ۶ کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس سال هاست به دنبال اجتناب از آن هستند. روابط دفاعی و امنیتی آن‌ها با ایالات متحده و (به خصوص بحرین و امارات) با اسرائیل، آن‌ها را در برابر حملات متقابل مستقیم و غیرمستقیم آسیب پذیر خواهد ساخت. پس از حل و فصل رقابت‌های ژئوپلتیک مابین کشور‌های عربی منطقه در دهه ۲۰۲۰، اولویت‌های منطقه خلیج فارس به سمت نزدیکی روابط و کاهش تنش تغییر کرده، اما این اولویت با به صدا درآمدن ناقوس جنگ در نزدیکی آن‌ها به مخاطره افتاده است.

در هفته‌ها و ماه‌های پیش از حمله ۷ اکتبر، سیاست گذاران چند کشور عربی منطقه توجه خود را معطوف ابتکارات منطقه‌ای در خصوص ارتباطات اقتصادی نظیر کوریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا کرده بودند که در نشست گروه بیست در ماه سپتامبر در دهلی نو اعلام شد. این کوریدور قرار بود هند و امارات را از طریق عربستان و اردن به اسرائیل و اروپا متصل نماید و تلاش دیگری از سوی دولت بایدن برای کنار هم قرار دادن شراکت‌های منطقه‌ای و ایجاد یک مرکز ثقل ژئواکونومیک جدید به شمار می‌رفت. تلاش‌های هماهنگ برای زمینه سازی جهت یک توافق عادی سازی بین عربستان و اسرائیل نیز در همین راستا انجام می‌گرفت، زیرا کاخ سفید به دنبال مقابله با نفوذ چین در منطقه بود.

جنگ غزه در شش ماه اخیر بسیاری از این مفروضات را که ظاهرا در ذهن سیاست گذاران آمریکا، اسرائیل و کشور‌های حاشیه خلیج فارس تقویت شده بود بر هم زد. مفهومی که در توافقات ابراهیم نیز دنبال می‌شد و تصور این بود که می‌توان یک رویکرد ایجاد مصالحه پایدار را دنبال نمود، به جهت در گرفتن طولانی‌ترین و مرگبار‌ترین جنگ بین اسرائیلی‌ها و فلسطینیان از سال ۴۹-۱۹۴۸ تاکنون به شدت تضعیف شده است.

هیچ یک از دولت‌های منطقه تمایلی به تحریک یا شعله ور کردن تنش‌های منطقه‌ای ندارد. مصالحه محتاطانه این کشور‌ها با ایران از جمله توافقی که ایران و عربستان در مارس ۲۰۲۳ با میانجیگری چین به امضا رسید با دوام‌تر و پایدارتر از چیزی بوده که بسیاری انتظارش را داشتند. بحرین در این میان تنها کشور عربی حاشیه خلیج فارس است که به طور کامل اقدام به ترمیم روابط با ایران نکرده است. واکنش‌های پایتخت‌های عربی به وضعیت امنیتی در یمن و دریای سرخ نشان می‌دهد که مواضع این کشور‌ها تا چه اندازه تغییر کرده و از جهت گیری‌های آن‌ها در فاصله سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ فاصله گرفته است. حوثی‌ها نیز ترجیح داده اند به جای هدف قرار دادن غیرنظامیان و زیرساخت‌ها در عربستان و امارات، به کشتیرانی بین المللی در دریای سرخ حمله کنند. به نظر می‌رسد که نه ریاض و نه ابوظبی تمایلی به از سرگیری تنش‌ها با حوثی‌ها پس از برقراری یک آتش بس موقت در آوریل ۲۰۲۲ ندارند.

تنها بحرین تصمیم گرفته در ائتلاف دریایی به رهبری آمریکا که در دسامبر ۲۰۲۳ برای مقابله با حملات حوثی‌ها شکل گرفت مشارکت نماید، البته مشارکت منامه نیز بیش از آنکه عملیاتی باشد، اداری بوده است. جالب توجه اینکه عملیات‌های انجام شده علیه مواضع حوثی‌ها از ناو‌های هواپیما بر و ناوچه‌های آمریکایی مستقر در دریای سرخ و پایگاه‌های بریتانیا در قبرس انجام گرفته و نه از تاسیسات دفاعی واقع در کشور‌های حاشیه خلیج فارس و این کشور‌ها از این طریق تلاش کرده اند فاصله خود را با ائتلاف آمریکایی بریتانیایی در خصوص یمن حفظ نمایند.

از این رو به نظر می‌رسد که رهبران کشور‌های حاشیه خلیج فارس در حال حرکت بر روی یک لبه باریک و حفظ توازن میان عدم افزایش تنش با ایران از یک سو و به حداقل رساندن پتانسیل افزایش تنش منطقه‌ای توسط اسرائیل از سوی دیگر هستند. چالشی که کشور‌های حاشیه خلیج فارس با آن مواجه اند، عدم برخورداری از اهرم فشار لازم برای تاثیرگذاری بر تصمیماتی است که می‌تواند پیامد‌های منطقه‌ای گسترده‌ای به دنبال داشته باشد. وقوع جنگی بین ایران و اسرائیل آن‌ها را به معنای واقعی کلمه در خط آتش دو طرف قرار می‌دهد و احتمالا تلاش این کشور‌ها برای ترسیم تصویری مثبت از منطقه به عنوان مکانی امن برای زندگی، کار و تجارت که پروژه‌های بزرگ اقتصادی می‌تواند در ان انجام گیرد را به باد خواهد داد.

ریسک زدایی در کشاور‌های حاشیه خلیج فارس به یک شعار تبدیل شده و برای محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان پیشبرد پروژه‌های عظیم مرتبط با چشم انداز ۲۰۳۰، اولویتی است که هرگونه تنش منطقه‌ای آن را به خطر خواهد انداخت. عربستان، امارات و قطر هر کدام به شیوه خود روی پروژه‌های توسعه‌ای جدید خود متمرکز هستند که می‌تواند موقعیت آن‌ها به عنوان قطب‌هایی کلیدی در اقتصاد جهانی را تقویت نماید. اولویت فوری تصمیم گیریان در این کشور‌ها همچنین بررسی دقیق عملکرد سامانه دفاعی اسرائیل در برابر موشک‌ها و پهپاد‌های ایران است تا درس‌هایی را برای استفاده در سامانه‌های دفاعی خود بیاموزند.

هنوز خیلی زود است که بخواهیم بگوییم آیا تحولات اول تا ۱۹ آوریل فاز جدیدی از جنگ اسرائیل و حماس تلقی می‌شود یا به معنای جابجا شدن مرز‌های افزایش تنش در منطقه است. چرخه قبلی خشونت شامل ترور ژنرال سلیمانی و حمله به پایگاه نظامی عین الاسد در عراق منجر به یک جنگ گسترده نشد.

در سال ۲۰۲۰ مقام‌های ارشد سعودی و اماراتی خواهان اجتناب از افزایش تنش شدند و احتمالا تحلیل غالب این باشد که در آوریل ۲۰۲۴ هم منطقه توانسته از یک جنگ احتمالی دیگر اجتناب ورزد. اما چنین رویارویی‌های دوره‌ای بین دشمنان منطقه‌ای منجر به یک بازی ژئوپلتیک با ماهیت رولت روسی می‌شود که می‌تواند ایران و اسرائیل را به این نتیجه گیری برساند که وقوع جنگی در آینده محتمل‌تر از گذشته شده است و در هر صورت دیر یا زود رخ خواهد داد.

شمشیر دموکلوس بالای سر منطقه قرار دارد، اما رهبران پایتخت‌های عربی هیچ عاملیتی در زمان فرود آمدن آن ندارند. آن‌ها می‌توانند از کانال‌های پشت پرده و ایفای نقش میانجیگری ریسک اشتباهات محاسباتی و سوء تفاهمات احتمالی را کاهش دهند و در عین حال تلاش برای دستیابی به یک آتش بس پایدار در نوار غزه را تداوم ببخشند.

دیگر خبرها

  • آرامکو به دنبال استخدام آقای خاص
  • افزایش ۴۸درصدی تجارت خارجی کشور در فروردین ۱۴۰۳
  • کشف ۸۰۰ مگاوات ماینر غیرمجاز/ ممنوعیت تبلیغ کولرهای گازی در کشور
  • افزایش تولید گاز / خوراک پتروشیمی ها تامین شد؟
  • اعراب می‌توانند از جنگ تهران و تل آویو جلوگیری کنند؟
  • آیت‌الله علم‌الهدی‌: حجاب متعلق به فرهنگ ایران است
  • افزایش ۴۸ درصدی تجارت خارجی کشور در فروردین ۱۴۰۳
  • ارتقای شاخص‌های ایمنیِ صادرات در شرکت پایانه‌های نفتی ایران
  • وقتی «فرهنگ» در میدان «دیپلماسی» قد عَلَم می‌کند
  • ماشاالله قصاب کیست و کجاست؟ (+عکس)